شنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۸

وعده‌گاه

از سپيده‌دم ازل، اين روزنه‌ی نور را نگاه داشته‌ام،
پس هراسم نيست از ابليسان روزگار؛
ذره ذره‌ی وجودم مكيده شد
اما ملالی نيست،
تا سياهی ابديت گامی بيش نمانده؛
منتظرت خواهم ماند،
سنگ قبر شكسته‌ی من
وعده‌گاه ما خواهد بود.

پنجشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۸

زنده‌مانی

هر روز صبحگاهان، درب تابوت سرد خود را باز می‌كنم تا كسوف خورشيد را به نظاره بنشينم و شامگاهان منتظر دستی هستم تا آن را برای هميشه ببندد؛ آری، زندگی زيباست.

شنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۸

اركان قدرت


پرده‌برداری كافكا از بنيان‌های روانشناختی‌ای كه ساختار قدرت بر آن استوار است، بر ظاهر نامنظم و رو به زوال قصر پرتو می‌افكند؛ قصری كه كا. را تا به اين حد مأيوس می‌كند. مجموعه‌ی خانه‌های روستايی كه بر تپه‌ی بالای روستا واقع‌اند، ماهيت قدرت را در اين جامعه به خوبی نشان می‌دهند. آن "به اصطلاح" قصر كه مثل كليسای موطن كا. ست، نه تنها يك بنای زمينی است، بلكه عملاً تجسم‌بخش تسليم روستاييان به برداشت ذهنی و درك خود از قدرتی برتر است. درست همان‌طور كه سنگ‌های قصر مشخصاً از خانه‌های روستايی گردآوری شده‌اند، قدرت اعمال شده بر روستاييان از آن مكان برتر نيز قدرتی برگرفته از زندگی خود آنان بوده و با تمكين خود آنان نيز تحكيم می‌يابد.

منبع: "قرانتس كافكا"/ رونالد اسپيرز و بئاتريس سندبرگ؛ ترجمه‌ی بهروز حاجی‌محمدی- تهران، ققنوس، 1380
از فصل مربوط به رمان "قصر"، صفحه‌ی 207

سه‌شنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۸

دادگاهی كه همه اصول مسلم عدالت را زير پا می‌گذارد


(جوزف) كا. كه از اتهامات وارده مطلع نيست نمی‌تواند از خود دفاع كند. او اتهام‌زنندگان خود را نمی‌شناسد، لذا نمی‌تواند از آنان چيزی بپرسد. به علت ناشناخته‌بودن قاضی دادگاه، راهی برای تشخيص بی‌غرضی او وجود ندارد. به اين دليل كه موضوع جنايت لااقل برای خواننده به عنوان نمايند‌ه‌ی مردم مطرح نمی‌شود، ارزيابی "تناسب" يا همخوانی اين كيفر شديد (اعدام) با گناه ارتكابی ميسر نيست. روشن است كه با هيچ يك از تعاريف موجود نمی‌توان شاهد تحقق عدالت بود.
بر اساس ديده‌های كا.، دادگاه نهادی است كه هدفش انقياد تمامی افراد مرتبط با آن، هم خادمان و هم متهمان، در يك موضع تسليم است.

منبع: "قرانتس كافكا"/ رونالد اسپيرز و بئاتريس سندبرگ؛ ترجمه‌ی بهروز حاجی‌محمدی- تهران، ققنوس، 1380
از فصل مربوط به رمان "محاكمه"، صفحات 115، 116 و 145